خانواده اولین دانشگاهی است که انسان در آن آموزش و پرورش مییابد، بناءً یک واحد اساسی است که میتوان توجه زیادی نمود زیرا همین خانواده است که اساس و بنیاد یک جامعه را میسازد؛ اگر ما تهداب را درست بگذاریم مطمئینن که بنای روی آن ساخته میشود بدون نقص بوده و از هرنگاه کامل میباشد. این دانشگاه به ما محبت، الفت و مهربانی را می آموزد؛ خانواده مکانی است که کودک در بیست سال عمر با تظمین خانواده جایگاهی در اجتماع برای خود میابد، خانواده است که احساس و عطوفت را درک میکنیم که احساس و عطوفت یعنی چه؟ شخصیکه احساس نداشته باشد نمیتواند جامعه خود را بسازد، زندگی اجتماعی نیازمند این است که ما یک دیگر را درک نموده و به همدیگر احساس، همدلی و همکاری داشته باشیم و با هم نوعان خود کمک نمایم، خانواده الگوی است که کودک در چشم پدر و مادر خود میبیند، پس این همه از یک خانواده سالم سرچشمه میگیرد؛َ که خانواده سالم از یک ازدواج موفق نشئت گرفته و بسوی متعالی میرود. که این ازدواج موفق بستگی به این دارد که همسر مناسبی برای خود پیدا کنید و در ضمن خودتان همسر مناسبی باشید. بناءً هر فرد در این امر الهی سعی نماید که سبب کمال انسانی گردد همانطور که خداوند متعال میفرماید "که من زنان را از جنس خود شما آفریدم تا آرامش یافته که موددت و رحمت را به میان شما بوجود آوردم" که این دو فرد از جنس همدیگر ولی جدا از همدیگر یکی شده تا زندگی آرمانی را ساخته که جامعه سالم از آن ساخته شود چنانچه نیل کلازک وارنت گفته است ”ما بر اساس داد و گرفت طبیعی که ریشه در احتیاجات و نیازمندیهای... ما دارد، بهم خدمت می کنیم. ما دو فرد مجزایی هستیم که یکی شده ایم.“
یکی شدن به این معنی که دوشادوش هم حرکت کرده، که در تمام امورات سهم فعالانه ی نظر به استعداد یکدیگر بیگیرند میتو اند موفق باشد چنانچه فرموده است " وقتی به هدف می رسیم که تلاشمان را با دیگران هماهنگ کنیم." پس با هماهنگی و سهم گیری فعالانه زود تر به یک هدف متعالی میرسیم در آنچه که میاندیشیم. هدف که با تعقل و تفکر آنرا در ذهن تان ترسیم مینماید و برای رسیدن به گام برمیدارید بلندتر از آن است که بدون هدف و برنامه حرکت نماید. خانواده که اجتماع کوچکی است با هماهنگی و برنامه ریزی منظم و دقیق میتواند هسته ی را تشکیل دهد که ما از آن یک جامعه سالم را انتظار داریم. پس به این اجتماع کوچک اهمیت قائل شده تا افراد دیگری درین هسته واجتماع کوچک بصورت منظم حرکت تکاملی خود را طی نماید.
از اين نظر خانواده پشتيبان نظام اجتماعي و ادامه نسل بشري است كه از خلال پا به صحنه زندگي گذاشتن فرزنداني سالم و پاك از نسل، نسب و وجود بشري پاسداري ميكند و جامعه را در مقابل بيماريهاي ناشي از روابط نامشروع مصؤن مينمايد. در زير چتر خانواده ميباشد كه در انسان روح فرمانبرداري و احساس مسئوليت براي اثبات ذات و شخصيت و آباد نمودن عرصههاي زندگي و آموختن ارزشهايي مانند: ايثار، فداكار، صبر، تحمل، سخاوت، بخشندگي و امانتداري رشد مينمايد و نهال اخلاق، فضيلت و معني زندگي حقيقی در جامعهي كوچك رشد و نمو مينمايد. جامعه كوچكي كه يار و پشتيبان جامعه انساني بزرگتر و ميداني براي تربيت مستقيم و عملي در جهت تحقق معني همبستگي اجتماعي مادي و معنوي آنچناني است كه براي هر جامعهي ضرورتي اساسي به شمار ميآيد؛ زيرا همه جامعه را به صورت پيكر واحدي در ميدان زندگي مشترك، محبت متقابل، دلسوزي متبادل و اشاعه روح، دلسوزي، احساس مسئوليت و گسترش همكاري براي پيشرفت در همه عرصههاي زندگي اجتماعي است و سدي را در برابر انديشهها و گروههاي مخالف و ناهنجاريها ايجاد مينمايد و از همه انواع عقبماندگي، لغزش و شيوع بيماريهاي مختلف روحی جلوگيري مينمايد. پس چرا برای ایجاد یک جامعه سالم نیندیشیم ازین رو مسؤلیت هر فرد از اجتماع است که درین راستا قدمی نهاده این جامعه کوچک را تقویت نموده که برای جامعه برزگتر از آن آماده گردد به امید آن روز که هر شخص مسؤلیت و ارزش انسانی خود را درک نموده به یک محیط سالم و انسانی بیندیشد.
محمدعلی شریعتی
یکی شدن به این معنی که دوشادوش هم حرکت کرده، که در تمام امورات سهم فعالانه ی نظر به استعداد یکدیگر بیگیرند میتو اند موفق باشد چنانچه فرموده است " وقتی به هدف می رسیم که تلاشمان را با دیگران هماهنگ کنیم." پس با هماهنگی و سهم گیری فعالانه زود تر به یک هدف متعالی میرسیم در آنچه که میاندیشیم. هدف که با تعقل و تفکر آنرا در ذهن تان ترسیم مینماید و برای رسیدن به گام برمیدارید بلندتر از آن است که بدون هدف و برنامه حرکت نماید. خانواده که اجتماع کوچکی است با هماهنگی و برنامه ریزی منظم و دقیق میتواند هسته ی را تشکیل دهد که ما از آن یک جامعه سالم را انتظار داریم. پس به این اجتماع کوچک اهمیت قائل شده تا افراد دیگری درین هسته واجتماع کوچک بصورت منظم حرکت تکاملی خود را طی نماید.
از اين نظر خانواده پشتيبان نظام اجتماعي و ادامه نسل بشري است كه از خلال پا به صحنه زندگي گذاشتن فرزنداني سالم و پاك از نسل، نسب و وجود بشري پاسداري ميكند و جامعه را در مقابل بيماريهاي ناشي از روابط نامشروع مصؤن مينمايد. در زير چتر خانواده ميباشد كه در انسان روح فرمانبرداري و احساس مسئوليت براي اثبات ذات و شخصيت و آباد نمودن عرصههاي زندگي و آموختن ارزشهايي مانند: ايثار، فداكار، صبر، تحمل، سخاوت، بخشندگي و امانتداري رشد مينمايد و نهال اخلاق، فضيلت و معني زندگي حقيقی در جامعهي كوچك رشد و نمو مينمايد. جامعه كوچكي كه يار و پشتيبان جامعه انساني بزرگتر و ميداني براي تربيت مستقيم و عملي در جهت تحقق معني همبستگي اجتماعي مادي و معنوي آنچناني است كه براي هر جامعهي ضرورتي اساسي به شمار ميآيد؛ زيرا همه جامعه را به صورت پيكر واحدي در ميدان زندگي مشترك، محبت متقابل، دلسوزي متبادل و اشاعه روح، دلسوزي، احساس مسئوليت و گسترش همكاري براي پيشرفت در همه عرصههاي زندگي اجتماعي است و سدي را در برابر انديشهها و گروههاي مخالف و ناهنجاريها ايجاد مينمايد و از همه انواع عقبماندگي، لغزش و شيوع بيماريهاي مختلف روحی جلوگيري مينمايد. پس چرا برای ایجاد یک جامعه سالم نیندیشیم ازین رو مسؤلیت هر فرد از اجتماع است که درین راستا قدمی نهاده این جامعه کوچک را تقویت نموده که برای جامعه برزگتر از آن آماده گردد به امید آن روز که هر شخص مسؤلیت و ارزش انسانی خود را درک نموده به یک محیط سالم و انسانی بیندیشد.
محمدعلی شریعتی